زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه
 

استصحاب فرد مردد





استصحاب فرد مردد به استصحاب فردی که مردد است میان مقطوع البقاء و مقطوع الارتفاع گفته می شود. از آن در برخی کتاب‌های اصولی متأخر، مبحث استصحاب سخن رفته است.

استصحاب فرد مردد استصحاب مصداق مردّد بین دو یا چند فرد خارجی است.


۱ - تعریف



استصحاب فرد مردد، مقابل استصحاب فرد معین است و به استصحابی گفته می‌شود که مستصحب آن فردی مردد در بین دو یا چند فرد در خارج می‌باشد؛ به بیان دیگر، مستصحب آن امری جزئی و شخصی است که در تطبیق آن با مصداق خارجی، تردید شده است، مانند این که مکلف می‌داند یکی از دو لیوان موجود نزد او نجس می‌باشد، امّا نمی‌تواند به طور معین آن را در خارج نشان دهد، سپس علم پیدا می‌کند که یکی از این دو لیوان از بین رفته است، ولی نمی‌داند لیوان معدوم، لیوان نجس بوده یا لیوان پاک ؛ در این جا، اگر نجاست سابق را استصحاب کند، به چنین استصحابی، استصحاب فرد مردد می‌گویند.

۲ - استصحاب فرد مردد با عنوانی دیگر



استصحاب یاد شده «شبهه عبائیه» نیز نامیده شده که توسط برخی شاگردان آخوند خراسانی برای اثبات عدم حجیت استصحاب کلی قسم دوم مطرح شده است.

۳ - اقسام آثار مترتب بر استصحاب



اثر مترتب بر استصحاب یا اثر کلی به عنوان کلی-با قطع نظر از خصوصیات آن-است یا اثر فرد به لحاظ تعینات و خصوصیاتش.

۳.۱ - اثر کلی به عنوان کلی


در صورت نخست، استصحاب قدر مشترک میان افراد، برای ترتب اثر کفایت می‌کند که از آن به «استصحاب کلی» تعبیر می‌شود.

۳.۲ - اثر فرد به لحاظ تعیناتش


در صورت دوم، استصحاب قدر مشترک فایده‌ای ندارد، بلکه برای ترتب اثر، استصحاب فرد دارای خصوصیت لازم است.
حال اگر چنین فردی میان فردی که بر فرض حدوث، از بین رفتن آن قطعی است و فرد دیگری که اگر حادث شده باشد بقایش یقینی است، مردد شود، استصحاب چنین فردی را «استصحاب فرد مردد» می‌نامند مانند صورت علم اجمالی به اصابت نجاست به یکی از دو طرف لباس.

۳.۲.۱ - مثالی برای استصحاب فرد مردد


در این صورت، اگر طرف پایین شسته شود، نجاست طرف خاص (طرف بالا یا پایین) فردی است مردد میان آن که به طور قطع برطرف شده است-در صورتی که طرف پایین لباس نجس شده باشد-و فردی که به طور قطع باقی است-در صورتی که طرف بالا نجس شده باشد-.

۴ - حجیت استصحاب فرد مردد



ــــ مشهور اصولی‌ها، چنین استصحابی را صحیح نمی‌دانند.
اصولیون اختلاف دارند که آیا شبهه عبائیه از مصادیق استصحاب فرد مردد است یا از موارد استصحاب کلی قسم دوم، و مورد آن جایی است که شخص می‌داند یکی از دو طرف عبای او نجس شده و به دنبال این علم اجمالی ، اقدام به تطهیر یکی از دو طرف عبا (مثلا طرف پایین) می‌نماید، حال بقای آن نجاستی که در سابق علم اجمالی به آن داشت، مورد شک واقع می‌شود؛ در چنین حالتی، اگر نجاست را استصحاب کند، بعضی آن را از نوع استصحاب کلی قسم دوم می‌دانند، اما مشهور معتقدند چنین استصحابی، استصحاب فرد مردد است، زیرا در چنین حالتی اگر استصحاب کلی صورت بگیرد، صحیح نیست، چون موضوع در استصحاب کلی قسم دوم، نجاست یکی از آن دو است، در حالی که در این جا، قطع داریم این موضوع به نجاست فرد مردد تبدیل شده است مردد بین آن فردی که به طور قطع طاهر گردیده و آن فردی که نجاست آن مشکوک است بنابراین، استصحابی که در این مورد جاری می‌گردد، در حقیقت استصحاب فرد مردد است که مشهور، حجیت آن را نپذیرفته‌اند.

ـــ استصحاب فرد مردد به دلیل فقدان شک در بقاء، بلکه یقین به حدوث، حجیت ندارد.
البته قول به اعتبار آن از برخی نقل شده است.

۵ - ضابطه



ضابطه کلی در بیان استصحاب کلی قسم دوم و استصحاب فرد مردد این است که اثری که پس از استصحاب، بر مستصحب مترتب می‌شود، از دو حال خارج نیست:
۱. اثر از آنِ کلی قدر جامع است با قطع نظر از تعینات و تشخصات فردی و خارجی، که در این صورت، نسبت به خود کلی، ارکان استصحاب کامل است و بقای خود کلی، استصحاب می‌شود (استصحاب کلی قسم دوم)؛
۲. اثر از آنِ کلی است به لحاظ تعینات فردی و تشخصات خارجی، که در این صورت، استصحاب قدر جامع بی‌فایده است، بلکه آن چه مفید است، استصحاب خود فرد است که نسبت به آن تردید وجود دارد (استصحاب فرد مردد).
[۱۳] مبانی حقوق اسلامی (مختلف الاصول)، بروجردی، محمد، ج۶، ص۱۶۰.


۶ - عناوین مرتبط



شبهه عبائیه.

۷ - پانویس


 
۱. اصول الفقه، مظفر، محمد رضا، ج۲، ص۲۹۴.    
۲. فوائد الاصول، نائینی، محمد حسین، ج۴، ص۴۱۱.    
۳. تحریرات فی الاصول، خمینی، مصطفی، ج۳، ص۵۰۵ و ۵۰۷.    
۴. بحوث فی علم الاصول، جصدر، محمد باقر، ۶، ص۱۱۲.    
۵. دروس فی علم الاصول، صدر، محمد باقر، ج۲، ص۴۸۳.    
۶. اصول الفقه ج۲، ص۲۸۵-۲۸۷.    
۷. الرسائل، خمینی، روح الله، ج۱، ص۱۳۰.    
۸. کفایة الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ص۴۰۶.    
۹. منتهی الدرایة فی توضیح الکفایة، جزایری، محمدجعفر، ج۷، ص۱۹۳.    
۱۰. المحکم فی اصول الفقه، حکیم، محمد سعید، ج۵، ص۲۲۳.    
۱۱. الحلقة الثالثة فی اسلوبها الثانی، ایروانی، باقر، ج۴، ص (۱۰۰-۹۹).    
۱۲. اصطلاحات الاصول، مشکینی، علی، ص۲۵۳.    
۱۳. مبانی حقوق اسلامی (مختلف الاصول)، بروجردی، محمد، ج۶، ص۱۶۰.


۸ - منبع


فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۱۷۴، برگرفته از مقاله «استصحاب فرد مردد».    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۴۵۱-۴۵۲.    


رده‌های این صفحه : استصحاب فرد | اصول فقه




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.